زکات یکى از واجبات دین مبین اسلام است که در واقع آزمونى مالى و وسیله اى براى طهارت مادى و معنوى مسلمانان و ابزارى در جهت رفع و ریشه کن کردن فقر در جامعه اسلامى می باشد.
به گزارش شفقنا، محمد سهیل بهرام نسب در شماره ی ۳۸-۳۹ فصلنامه ی جهاد اسلامی نوشت: در قرآن کریم واژه زکات در ۳۲ آیه ذکر شده است و در بسیارى از روایات معصومانعلیهم السلاماز این واجب الهى سخن به میان آمده است که همگى حکایت از اهمیت حیاتى زکات در برنامه اقتصادى، فرهنگى و تربیتى اسلام دارد.
آنچه در این میان قابل دقت و توجه مىباشد این است که در ۲۷ آیه از ۳۲ آیه یاد شده، واژه «زکات» در کنار واژه «صلاه» ذکر شده است و در روایات نیز این پیوستگى دیده مىشود.
در این نوشتار بر آنیم که این پیوستگى را مورد بررسى و تحلیل اجمالى قرار دهیم و با کمک آیات و روایات، چگونگى پیوند زکات با نماز و حکمت آن را تبیین کنیم.
در آغاز لازم است به تاریخچه پیوستگى زکات با نماز در ادیان سابق اشارهاى کنیم.
پیوستگى زکات با نماز در ادیان سابق
تأکید بر پیوستگى زکات با نماز، تنها در دین مبین اسلام مطرح نبوده است، بلکه در ادیان سابق نیز بر این پیوستگى تأکید شده و فریضه زکات در کنار فریضه نماز، مطرح شده است. با نگاهى به آیات ذیل به خوبى این مدعا قابل اثبات است.
۱ – آیات ۷۱ تا ۷۳ سوره مبارک انبیاء:
«و نجّیناه و لوطاً الى الارض التى بارکنا فیها للعالمین و وَهبنا لهُ اسحاق و یعقوب نافله و کُلاً جعلنا صالحین و جعلناهم ائمه یهدون بأمرنا و أوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه و کانوا لنا عابدین»
«و او (ابراهیم) و لوط را [براى رفتن] به سوى آن سرزمینى که براى جهانیان در آن برکت نهاده بودیم، رهانیدیم و اسحاق و یعقوب را [به عنوان نعمتى] افزون به او بخشودیم و همه را از شایستگان قرار دادیم و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مىکردند، و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و بر پا داشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنان پرستنده ما بودند.»
آیات فوق به این نکته اشاره دارد که زکات در کنار نماز از برنامههاى هدایتى در برنامه پیامبران بزرگى چون لوط، ابراهیم، اسحاق، و یعقوبعلیهم السلامبوده است و آنان از سوى خدا مأمور بودهاند که دستور الهى اداى زکات و اقامه نماز را به بندگان خدا ابلاغ نمایند.
۲ – آیات ۳۰ و ۳۱ سوره مبارک مریم:
«قال انّى عبدالله ءاتانىَ الکتاب و جَعَلَنى نبیّاً و جَعَلَنى مبارکاً أین ما کنتُ و أوصانى بالصّلوه و الزکوه ما دُمتُ حیّاً»
«[حضرت عیسى در گهواره] گفت: منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زندهام به نماز و زکات سفارش کرده است.»
۳ – آیات ۵۴ و ۵۵ سوره مبارک مریم:
«و اذکُر فى الکتاب اسماعیل انّه کانَ صادقَ الوعد و کان رسولاً نبیّاً و کان یأمُرُ أهله بالصّلوه و الزّکوه و کان عند ربّه مرضیّاً»
«و در این کتاب از اسماعیل یاد کن؛ زیرا که او درست وعده و فرستادهاى پیامبر بود و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان مىداد و همواره نزد پروردگارش پسندیده [رفتار] بود.»(۱)
در قرآن کریم چنان که گفته شد، ۲۷ آیه در این باره وجود دارد که در این جا پس از ذکر نشانى آیات، به شرح و تفسیر برخى از آنها خواهیم پرداخت.
آیات یاد شده عبارتند از: سوره بقره آیه ۴۳، ۸۳، ۱۱۰، ۱۷۷، ۲۷۷ ؛ سوره نساء آیه ۷۷، ۱۶۲ ؛ سوره مائده آیه ۱۲، ۵۵ ؛ سوره توبه آیه ۵، ۱۱، ۱۸، ۷۱ ؛ سوره مریم آیه ۳۱، ۵۵ ؛ سوره انبیاء آیه ۷۳ ؛ سوره حج آیه ۴۱، ۷۸ ؛ سوره مؤمنون آیه ۴ ؛ سوره نور آیه ۳۷، ۵۶ ؛ سوره نمل آیه ۳ ؛ سوره لقمان آیه ۴ ؛ سوره احزاب آیه ۳۳ ؛ سوره مجادله آیه ۱۳ ؛ سوره مزمل آیه ۲۰ ؛ سوره بیّنه آیه ۵.
در هر یک از این آیات شریف واژه «زکات» در کنار واژه «صلاه» آمده است که دلالت بر وجود پیوندى عمیق بین این دو رکن رکین دارد.
آیه نخست:
«و اقیموا الصّلوه و آتوا الزکوه و ما تُقدّموا لانفسکم مِن خیرٍ تجدوهُ عندالله انّ الله بما تعملون بصیرٌ»(۲)
«و نماز به پا دارید و زکات بدهید؛ و هرگونه نیکى که براى خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهد یافت، آرى خدا به آنچه مىکنید بیناست»
در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریف آمده است:
«این آیه، به مؤمنان دو دستور مهم و سازنده مىدهد؛ یکى در مورد نماز که رابطه محکمى بین انسان و خدا ایجاد مىکند و دیگرى زکات که رمز همبستگیهاى اجتماعى است و این هر دو براى پیروز شدن بر دشمن [در کنار یکدیگر] لازم است؛ زیرا با این دو مهم، روح و جسم مؤمنان نیرومند مىشود.»(۳)
آیه دوم:
«و اقیموا الصلوه و ءاتوُا الزکوه و ارکعوا مَعَ الراکعین»(۴)
«و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.»
در تفسیر گران سنگ «تسنیم» ذیل آیه شریف فوق به چند نکته اشاره شده است:
«۱ – کاربرد عنوان “ایتاء” و تعبیر جمع “آتوُا” در امر به پرداخت زکات، براى تذکر به احیاى این واجب اجتماعى و مرتفع ساختن فقر عمومى در سطح جامعه است. البته مقصود اصیل از ایجاب زکات، تحصیل طهارت روح و اعتلاى جان بشرى است و گرنه تأمین هزینه مستمندان، به خوبى مقدور خداست.
در این آیه، نخست به نماز که اولین جلوه عبادى ایمان و بهترین وسیله رابطه عبد و مولاست اشاره مىکند: “و اقیموا الصلوه” و سپس به زکات که برترین واجب مالى و اجتماعى اسلام است و سبب رابطه عبد با خلق خدا مىباشد امر مىکند: “و ءاتوُا الزّکوه”.
۲ – کمال واقعى انسان از منظر قرآن کریم، در جمع سالم بین حُسن فاعلى و حُسن فعلى است؛ یعنى روح، معتقد و متخلّق به اخلاق و بدن اشتغال به امتثال. از این جمع سالم، گاهى به «ایمان و عمل صالح» یاد مىشود که در بسیارى از آیات به صورت شرط لازم براى رهایى از کیفر تلخ و نیل به پاداش شیرین معاد بیان شده است؛ و گاهى بعد از ذکر ایمان، از نماز و زکات که شاخصترین نمونه عمل صالح است سخن به میان مىآید.
آنچه در آیه مورد بحث مطرح است از همین سنخ است که پس از ترغیب به حُسن فاعلى؛ یعنى ایمان به معارف الهى و مآثر آسمانى – در آیه ۴۲ – تشویق به حُسن فعلى یعنى تحکیم پیوند عملى با خدا (نماز) و توثیق ارتباط اقتصادى با مستمندان (زکات) و حفظ وحدت و شکوه امت اسلامى در نماز جماعت و مانند آن دارد.(۵)
۳ – فرمان به اداى زکات پس از فرمان به نماز از این روست که نماز گزارى که با برپایى نماز با خداى مُنعم ارتباط برقرار کرد و به او تقرب جست، از خلق خدا که «عیال الله» هستند غافل نمىشود؛ لازمه عدم غفلت از خلق، رفع مشکلات آنان و از جمله برطرف کردن فقر و نیازهاى مادى و اقتصادى است که با پرداخت زکات و انفاقهاى مالى رفع مىشود.(۶)
۴ – در بحث روایى در این تفسیر شریف، روایتى مربوط به این آیه شریفه آمده است که در شرح روایت به خوبى پیوستگىِ زکات با نماز مورد بررسى قرار گرفته است:
«عن الرضاعلیه السلام: انّ الله عزوجل اَمَرَ بثلاثهٍ یقرنُ بها ثلاثه، اَمَرَ بالصّلوه و الزکوه فمن صلّى و لم یُزَکّ لم تُقبل صلاتُه…»(۷)
«خداوند عزوجل به سه چیز – که سه چیز دیگر قرین و عِدل آنهاست – امر فرموده است: امر به نماز و زکات کرده، پس هر کس نماز بخواند و زکات ندهد نمازش قبول نمىشود…»
توضیح این که اگر چه از لحاظ بحثهاى جزیى و موردى هر کدام از نماز و زکات، واجب مستقل است و هیچ ارتباط وضعى از لحاظ صحت و فساد بین آنها برقرار نیست، ولى از نظر جامع نگرى و وحدت مکتب اسلام و پیوند ناگسستنى بین عناصر محورى دین، بین نماز و زکات و سایر ارکان اصیل اسلامى ارتباط عمیق و عریق برقرار است؛ زیرا رسول اکرمصلى الله علیه وآله، اسلام را همچون بنیان مرصوصى دانست که داراى پایههاى متعدد است و یکى از آن ارکان، نماز و دیگرى زکات است: «بُنىَ الاسلامُ على خَمس، شهاده ان لا اله الا اللّه و أنّ محمداً رسولُ الله و اقام الصّلوه و ایتاء الزّکوه و حجّ البیت و صومِ رمضان»(۸)؛
«اسلام بر پنج پایه استوار شده است: گواهى دادن بر یگانگى الله و رسالت محمدصلى الله علیه وآلهو اقامه نماز و دادن زکات و حج خانه خدا و روزه رمضان».
بنابر این ترک زکات به منزله ویران کردن یکى از پایههاى اسلام است؛ در نتیجه تارک زکات، اسلام راستین را از دست داده و نماز چنین کسى مقبول کامل نیست.»(۹)
آیه سوم:
«ألم تَرَ الى الذین قیلَ لَهُم کُفُّوا أیدیَکم و أقیموا الصّلوه و ءاتوا الزّکاه فلمّا کُتبَ علیهمُ القتالُ اذا فریقٌ منهم یَخشَونَ النّاسَ کخشیه اللّه أو أشَدَّ خَشیَهً…»(۱۰)
«آیا ندیدى کسانى را که به آنان گفته شد: [فعلاً] دست [از جنگ] بدارید و نماز را برپا کنید و زکات بدهید، و [لى] همین که کارزار بر آنان مقرر شد، به ناگاه گروهى از آنان از مردم [= مشرکان مکه] ترسیدند مانند ترس از خدا یا ترسى سختتر….»
در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریف آمده است:
«درباره این آیه ممکن است این سئوال پیش آید که چرا از میان تمام دستورات اسلامى تنها مسئله نماز و زکات ذکر شده است در حالى که دستورات اسلام منحصر به اینها نیست؟
در پاسخ مىگوییم که نماز رمز پیوند با خدا و زکات رمز پیوند با خلق خداست؛ بنابر این منظور این است که به مسلمانان دستور داده شده با برقرارى پیوند محکم با خداوند و پیوند محکم با بندگان خدا، جسم و جان خود و اجتماع خویش را آماده براى جهاد کنند و به اصطلاح، خودسازى کنند و مسلماً هر جهادى بدون آمادگیهاى روحى و جسمى افراد و بدون پیوندهاى محکم اجتماعى محکوم به شکست است.
مسلمان در پرتو نماز و نیایش با خدا ایمان خود را محکم و روحیه خویش را پرورش مىدهد و آماده هرگونه فداکارى و از خود گذشتگى مىشود و با زکات شکافهاى اجتماعى پر شده و تهیه نفرات آزموده و ابزار جنگى – که زکات یک پشتوانه اقتصادى براى تهیه آنها مىباشد – بهبود مىیابد و به هنگام صدور فرمان جهاد آمادگى کافى براى مبارزه با دشمن خواهند داشت.»(۱۱)
آیه چهارم:
«فاذا انسَلَخَ الاشهُرُ الحُرُم فاقتُلُوا المشرکین حیثُ وَجدتُموهم و خُذوهم و احصُرُوهُم و اقعُدوا لَهُم کلّ مَرصدٍ فان تابوا و أقاموا الصّلوه و ءاتُوا الزّکوه فخَلّوا سبیلهم انّ الله غفورٌ رحیمٌ»(۱۲)
«پس چون ماههاى حرام سپرى شد، مشرکان را هر کجا یافتید بکُشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهى به کمین آنان بنشینید؛ پس اگر توبه کردند و نماز بر پا داشتند و زکات دادند، راه برایشان گشاده گردانید، که خداوند آمرزنده مهربان است.»
در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریف این سئوال به مناسبت آیه مطرح شده است که آیا نماز و زکات شرط اسلام است؟ در پاسخ به این سئوال آمده است:
«از آیات فوق در ابتداى نظر چنین استفاده مىشود که براى قبول توبه بتپرستان اداء نماز و زکات نیز لازم است و به همین دلیل برخى فقهاى اهل سنت ترک نماز را دلیل بر کفر گرفتهاند.
ولى حق این است که منظور از ذکر این دو دستور بزرگ اسلامى، آن باشد که در تمام مواردى که ادعاى اسلام، مشکوک به نظر برسد – همان گونه که در مورد بتپرستان آن روز غالباً چنین بود – انجام این دو وظیفه بزرگ اسلامى را به عنوان نشانه براى اسلام آنها قرار دهند، و یا این که منظور این است که آنها نماز و زکات را به عنوان دو قانون الهى بپذیرند و به آن گردن نهند و به رسمیت بشناسند، هر چند از نظر عمل در کار آنها قصور باشد؛ زیرا دلایل فراوان داریم که تنها با ترک نماز و یا زکات انسان در صف کفار قرار نمىگیرد، هر چند اسلام او بسیار ناقص است.
البته اگر ترک زکات به عنوان قیام بر ضد حکومت اسلامى باشد سبب کفر خواهد بود.»(۱۳)
در تفسیر نور نیز پیام این آیه این گونه بیان شده است:
«توبه از شرک، ایمان است و نشانه توبه واقعى، نماز و زکات است.»(۱۴)
آیه پنجم:
«فان تابوا و أقاموا الصلوه و ءاتوا الزکوه فاخوانُکم فى الدین و نُفَصّل الایات لقوم یعلمون»(۱۵)
«پس اگر توبه کنند و نماز برپا دارند و زکات دهند، در این صورت برادران دینى شما مىباشند و ما آیات [خود] را براى گروهى که مىدانند به تفصیل بیان مىکنیم.»
در تفسیر «المیزان» در ذیل این آیه شریف آمده است:
«مراد از توبه، به دلالت سیاق، این است که به سوى ایمان به خدا و آیات او برگردند و به همین جهت به صرف توبه اکتفا نکرده و مسئله به پا داشتن نماز را که از روشنترین مظاهر عبادت خدا و هم چنین زکات را که از قوىترین ارکان جامعه دینى است به آن اضافه کرد و این دو را به عنوان نمونه و اشاره به همه وظایف دینى که در تمامیت ایمان به آیات خدا دخالت دارند ذکر کرد.»(۱۶)
در تفسیر نور نیز براى این آیه پیامهایى بیان شده است:
۱ – «آنان که تارک نماز و زکاتند، برادران دینى ما نیستند؛
۲ – شرط ورود به دایره اخوّت دینى، نماز و زکات است؛
۳ – آنان که تا دیروز واجبالقتل بودند، در سایه توبه و نماز و زکات، حقوق برابر با مسلمانان مىیابند.»(۱۷)
آیه ششم:
«انّما یعمُرُ مساجد الله مَن ءامَنَ بالله و الیوم الاخر و أقام الصّلوه و ءاتى الزّکوه و لم یخش الا الله فعسى أولئک أن یکونوا من المهتدین»(۱۸)
«مساجد خدا را تنها کسانى آباد مىکنند که به خدا و روز واپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و جز از خدا نترسیدهاند، پس امید است که اینان از راه یافتگان باشند.»
در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریف آمده است:
«أقام الصلوه و آتى الزکوه در این آیه یعنى ایمان آن شخص به خدا و روز قیامت تنها در مرحله ادعا نباشد، بلکه با اعمال پاکش آن را تأیید کند؛ هم پیوندش با خدا محکم باشد و نماز را به درستى انجام دهد و هم پیوندش با خلق خدا و زکات را بپردازد.»(۱۹)
آیه هفتم:
«و المؤمنون و المؤمناتُ بعضُهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهَون عن المنکر و یُقیمون الصلوه و یُؤتون الزّکوه و یُطیعون الله و رسوله أولئک سَیَرحَمُهُمُ الله ان الله عزیز حکیم»(۲۰)
«و مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند، که به کارهاى پسندیده وا مىدارند، و از کارهاى ناپسند باز مىدارند و نماز را برپا مىکنند و زکات مىدهند و از خدا و پیامبرش فرمان مىبرند. آنانند که خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد، که خدا توانا و حکیم است.»
در تفسیر نمونه آمده است:
«در این آیه به ذکر نشانههاى مؤمنین در مقایسه با منافقان پرداخته و بیان مىکند که مؤمنین بر خلاف منافقان که خدا را فراموش کرده بودند، “نماز را برپا مىدارند” و بر خلاف منافقان که افرادى بخیل هستند، بخشى از اموال خویش را در راه خدا مىدهند “و زکات اموال خویش را مىپردازند”.»(۲۱)
آیه هشتم:
«و جعلنى مُبارکاً أین ما کُنتُ و أوصانى بالصّلوه و الزّکوه ما دُمتُ حیّاً»(۲۲)
«و [حضرت عیسى در گهواره فرمود:] هر جا که باشم [خدا] مرا با برکت ساخته و تا زندهام به نماز و زکات سفارش کرده است.»
در تفسیر نمونه آمده است:
«در این آیه حضرت عیسى از میان تمام برنامهها، بر توصیه پروردگار به نماز و زکات تکیه مىکند و این به سبب اهمیت فوقالعاده این دو برنامه است که این دو رمز ارتباط با خالق و خلق است و از یک نظر همه برنامههاى مذهبى را مىتوان در آن خلاصه کرد؛ چرا که بخشى از آنها پیوند انسان را با خلق و بخشى پیوند انسان را با خالق مشخص مىکند.»(۲۳)
آیه نهم:
«رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکرِ الله و اقامِ الصّلوه و ایتاء الزّکوه یخافون یوماً تتقلّبُ فیه القلوبُ و الابصار»(۲۴)
«مردانى که نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمىدارد، و از روزى که دلها و دیدهها در آن زیر و رو مىشود مىهراسند.»
علامه طباطبایى در ذیل این آیه شریف نوشته است:
«مراد از اقامه نماز و ایتاء زکات، آوردن همه اعمال صالحه است که خداى تعالى بندگان را به آنها مأمور کرده که در زندگى دنیایشان انجام دهند؛ اقامه نماز، وظایف عبودیت براى خداى سبحان را ممثّل مىکند و ایتاء زکات وظایف او را نسبت به خلق ممثّل مىسازد؛ چون نماز و زکات هر یک در باب خود رکنى هستند.»(۲۵)
آیه دهم:
«و أقیموا الصّلوه و ءاتوا الزّکوه و أطیعوا الرّسول لعلّکم تُرحمون»(۲۶)
«و نماز را برپا کنید و زکات را بدهید و پیامبر [خدا] را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید.»
علامه طباطبایى درباره این آیه نوشته است:
«اگر از میان همه وظایف (تکالیف) تنها نماز و زکات را یادآورى کرده براى این است که این دو تکلیف در میان تکالیف راجعه به خدا و خلق به منزله رکن است.»(۲۷)
اشاره
با توجه به آنچه در تفسیر این آیات ذکر شد معلوم گردید که اولاً بین نماز و زکات رابطهاى عمیق وجود دارد؛ ثانیاً به تناسب موضوع و شأن نزول هر آیه، بُعدى از همبستگى بین این دو فریضه و ویژگىاى از ویژگیهاى هر کدام قابل استفاده و نتیجهگیرى است.
پیوستگى زکات با نماز در روایات
در کلمات معصومانعلیهم السلامذکر زکات در کنار نماز و سخن از ارتباط میان آن دو، در پارهاى از روایات آمده است؛ البته این مسئله در احادیث مذکور با تعابیر مختلفى مطرح شده است که در این بخش برخى از آنها را مرور مىکنیم:
۱ – در تفسیر على بن ابراهیم(۲۸) (منسوب به امام حسن عسکرىعلیه السلام) روایتى جامع و کامل در این موضوع آمده است که ترجمه آن را تقدیم مىکنیم:
«…اما زکات؛ پس پیامبرصلى الله علیه وآله[درباره آن] فرمود: هر کس زکات [مال خود] را به مستحق بدهد و نماز را با حدود و شرایطش به جا آورد و به این دو (نماز و زکات) چیزى از گناهان که آن دو را باطل کند، ملحق نکند، در روز قیامت در حالى وارد محشر مىشود که تمام حاضرین در عرصات قیامت به حال او غبطه مىخورند تا این که نسیم بهشتى او را تا بالاترین غرفهها و تالارهاى بهشت، به محضر محمد و خاندان طیبین و طاهرین آن حضرت – که این شخص آنها را دوست مىداشته – بالا مىبرد.
هر کس که نسبت به زکات مالش بخل بورزد و [لى] نمازش را به جا آورد، نمازش نگاه داشته مىشود و به آسمان نمىرود تا وقتى که زکات مالش بیاید، پس اگر زکات را داد، آن زکات، به صورت راهوارترین اسبها براى حمل نمازش در مىآید و نماز را تا ساق عرش با خود مىبرد و حمل مىکند؛ پس خداوند عزوجل [خطاب به آن شخص] مىفرماید:
در بهشت [با این مرکب] سیر کن و تا روز قیامت در آن بتاز پس تا هر کجا که تاختن تو به آن منتهى شد، همه آن و راست و چپ آن براى توست؛ پس آن اسب شروع به تاختن مىکند به طورى که در هر روز در یک چشم به هم زدن با هر پَرش و جهش مسافت یک سال را طى مىکند تا این که به جایى که خداوند تعالى مىخواهد منتهى مىشود.
پس همه آن مقدار طى شده و مثل آن مقدار از جهت راست آن و چپ آن و مقابل آن و پشت آن و بالاى آن و زیر آن، براى آن شخص است. و [لى] اگر نسبت به زکاتش بخل بورزد و آن را پرداخت نکند، امر مىشود [به ملائکه که نمازش را به او برگردانند ]پس نماز به آن شخص برگردانده مىشود و نمازش در هم پیچیده مىشود همچنان که لباس کهنه را مىپیچند و آن را به صورت آن فرد مىزنند و [به او ]گفته مىشود: اى بنده خدا! این نماز بدون زکات به چه دردت مىخورد!»
۲ – در پارهاى از روایات از نمازى که به همراهش زکات نباشد به نماز غیر مقبول یا ناقص تعبیر شده است که در اینجا به نقل چند روایت در این باره مىپردازیم.
روایت اول: پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهفرمود:
«لا یَقبَلُ اللهُ عزوجلّ صلاهَ رجلٍ لا یُؤدّى الزکاه حتى یَجمَعَهُما فانّ الله عزوجل قد جَمعَهُما فلا تُفَرّقوا بینهما»(۲۹)
«خداوند عزوجل نماز کسى را که زکات ندهد قبول نمىکند تا وقتى که میان آن دو جمع کند؛ زیرا خداوند آن دو را جمع کرده است، پس میان آن دو جدایى میندازید.»
روایت دوم: امام رضاعلیه السلامفرمود:
«انّ الله عزوجل اَمَرَ بثلاثه مقرونٍ بها ثلاثهٌ اخرى؛ أمَرَ بالصلاه و الزکاه، فَمن صلّى و لم یُزَکّ لم تُقبَل منه صلاته…»(۳۰)
«خداى عزوجل به سه چیز فرمان داده که هر یک از آنها با چیز دیگرى پیوسته و قرین است، به نماز و زکات [در کنار هم ]فرمان داد پس کسى که نماز بخواند و زکات ندهد نمازش پذیرفته نیست…»
روایت سوم: امام صادقعلیه السلامفرمود:
«لا صلاه لمَن لا زکاه له و لا زکاه لمَن لا ورعَ له»(۳۱)
«کسى که زکات ندهد نمازش بى حاصل است و کسى که ورع نداشته باشد زکاتش پذیرفته نیست.»
۳ – اخراج نمازگزار بى زکات از مسجد.
امام صادقعلیه السلامفرمود:
«بینا رسول اللهصلى الله علیه وآلهفى المسجد اذ قال قُم یا فلان قُم یا فلان حتى أخرجَ خمسهَ نفر فقال: اخرجوا من مسجدنا لا تُصَلّوا منه و انتم لا تزکّون»(۳۲)
«پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهدر مسجد حضور داشت که خطاب به چند نفر فرمود: اى فلان بلند شو! اى فلان بلند شو! تا این که پنج نفر را از مسجد بیرون کرد. سپس فرمود: از مسجد ما بیرون روید و در آن نماز نخوانید؛ زیرا شما زکات نمىدهید.»
شاید بتوان این استفاده را از روایت کرد که نمازگزارى که اهل زکات نباشد باید از اجتماعات مسلمین طرد شود؛ زیرا این شخص دینى ناقص و روشى ناصحیح دارد و براى اجتماع مسلمین مضرّ است.
برآیند این پیوند
۱ – این که قرآن کریم زکات را عِدل و قرین نماز قرار داده است معلوم مىشود که اگر نماز ستون دین است پس زکات هم ستون دین است؛ اگر نماز بهترین اعمال است، زکات هم چنین است و اگر نماز وسیله تقرب الى الله است زکات نیز سبب تقرب است.(۳۳)
۲ – پیوستگى نماز و زکات در آیات و روایات از ارتباط عمیق بین زندگى عبادى و زندگى اقتصادى در اسلام حکایت مىکند و نیز حکایت از این دارد که انفاق و بخشش مال نقش والایى در تکامل روحى انسان دارد.(۳۴)
۳ – ارتباطى قوى و مستحکم بین تقرب الى الله و عبادت خدا و بذل مال به منظور نابودى فقر از جامعه وجود دارد. زندگى اسلامى زندگى یکپارچهاى است که اجزاء آن از همدیگر جدا نیست؛ از این رو است که نماز با زکات قبول مىشود و ایمان و یقین با ادا کردن زکات شناخته مىشود؛ پس ایمان به خداى تعالى، همچنان که مؤمنین را به خضوع در برابر پروردگار جهانیان با رکوع و سجود و تضرّع فرا مىخواند، به همان گونه آنان را به مبارزه با فقر و رسیدگى به محرومین دعوت مىکند.(۳۵)
۴ – نماز یک عبادت روحى و زکات یک عبادت مالى است و هر کس بتواند براى جلب رضایت خدا به پرداخت زکات موفق شود؛ از خود گذشتن در راه خدا براى او امرى آسان خواهد بود.(۳۶)
۵ – تکیه بر دو رکن نماز و زکات، بیان این واقعیت است که مسلمان شایسته است هم با خدا ارتباطى عاشقانه و صمیمى داشته باشد و هم در رابطه با مردم بى تفاوت نبوده و وظایف واجب و مستحب مالى خود را انجام دهد و به فکر محرومان جامعه باشد.
در قرآن اقامه نماز و پرداخت زکات به عنوان محک ایمان و اخلاص برشمرده شده است و این دو در حقیقت اولین گام وفادارى به دین معرفى شدهاند چنان که قرآن مىفرماید:
«و أقیموا الصلاه و آتوا الزکوه و ارکعوا مع الراکعین»(۳۷)
«نماز به پا دارید و زکات بپردازید و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید.»
پس روشن مىشود که یاد خدا همراه با توجه به خلق خداست و پرواز روح همراه با امداد جسم است.
اگر کمک به محرومان همراه با نماز و رابطه با خدا باشد مفید است؛ وگرنه همراه با منت و استعمار خواهد بود و سر از برده کشى در خواهد آورد.(۳۸)
۶ – در «زکات» اسرارى وجود دارد که در نماز هم موجود است، از جمله:
الف. در زکات به فقرا و محرومین کمک مادى مىشود؛ در نماز براى آنان و همه مسلمین دعا مىشود؛
ب. در زکات، مال انسان پاکیزه مىشود؛ در نماز قلب او؛
ج. پرداخت زکات شکر مالى است؛ اقامه نماز، شکر جانى و بدنى است؛
د. با دادن زکات، صفت بخل از انسان دور مىشود؛ با خواندن نماز صفت تکبّر سرکوب مىشود؛
ه . زکات حافظ مال است؛ نماز حافظ همه اعمال است؛
و. زکات سرمایه فقیران است؛ نماز سرمایه عابدان است؛
ى. زکات دهنده دوست دارد مالش برکت کند و زیاد شود، نمازگزار هم به دنبال پاداشهاى بسیار است.(۳۹)
۷ – برخى از مفسّران گفتهاند که «الصلوه تبلغک باب الملک و الصدقه تدخلک علیه»؛ یعنى نماز تو را به باب مَلَک مىرساند و زکات سبب وارد شدن بر مَلَک است.(۴۰)
d در جمع بندى باید گفت اگر چه زکات، عبادتى مالى است و در ظاهر جنبه مادى دارد اما از آنجا که با خود فوایدى همچون درمان صفت زشت بخل، تقرب الى الله و جلب رحمت الهى، فرو نشاندن غضب الهى و آمرزش گناهان، فراهم کردن زمینه استجابت دعا و خصوصاً قبولى نماز را به همراه دارد نشان دهنده این است که زکات در عین مادى بودن، نقش بسیار مهمى در تعالى روح مؤمن دارد.
از این رو در کنار نماز که یکى از مهمترین پالایش کنندههاى روحى است مىتواند نقش تکمیل کنندگى را به خوبى ایفا کند و بالعکس به راحتى مىتوان تصور کرد که بدون زکات به چه میزان روح یک مسلمان از رشد و تعالى باز خواهد ماند.
۸ – برترین نمازگزار زکات دهنده کیست؟
در تاریخ اسلام اگر بخواهیم از یک شخصیت به عنوان برترین نمازگزار زکات دهنده نام ببریم، باید از کسى نام ببریم که خداوند، زکات دادن او را ستود و او را ولىّ مؤمنین نامید؛ آرى! امیرمؤمنان على بن ابىطالبعلیه السلامبود که در رکوع نمازش از دادن زکات غفلت نکرد و با عمل خود پیوستگى همیشگى توجه به خالق و توجه به خلق را فریاد کرد؛ و این آیه در شأن حضرتش نازل گردید که:
«انما ولیّکم اللّهُ و رسولُه و الّذین آمنوا الذین یُقیمُون الصلوه و یؤتُون الزّکوه و هم راکعون»(۴۱)
«ولىّ شما، تنها خدا و پیامبر او مىباشد و کسانى که ایمان آوردهاند؛ همان کسانى که نماز برپا مىدارند و در حال رکوع زکات مىدهند.»
پیام این آیه شریف این است که، کسانى که اهل نماز و زکات نیستند حق ولایت و رهبرى بر مردم را ندارند؛(۴۲) و این که زکات هرگز از نماز جدا نیست.
۹ – بدترین نمازگزارن (اصحاب رِدَّه).
در تاریخ اسلام مىخوانیم که گروهى بعد از وفات پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهمرتد و به «اصحاب ردّه» معروف شدند. آنها جمعى از طوایف «بنى طىّ»، «غطفان» و «بنى اسد» بودند که از دادن زکات به مأموران و عاملین حکومت اسلامى خوددارى کردند و با این عمل پرچم مخالفت برافراشتند.
آنها مخالف صد در صد حکومت نبودند، اما زکات را به عنوان حکمى از احکام اسلام قبول نداشتند و به مصداق آیه ۱۵۰ سوره نساء: «نؤمن ببعض و نکفُرُ ببعض»، مىگفتند: «اما الصلاه فنصلّى و اما الزکوه فلا یُغصَب اموالنا» ؛ یعنى نماز مىخوانیم ولى زکات نه، اجازه نمىدهیم اموالمان غصب گردد.
در پى این بدعت، مسلمانان که این عمل آنها را ارتداد مىدانستند تصمیم گرفتند با این گروه مرتد به پیکار برخیزند و سرانجام با آنان جنگیدند و آنها را در هم کوبیدند.(۴۳)
شباهتهاى زکات و نماز در قرآن
۱ – زکات همانند نماز، سیره پیامبران و اوصیاء الهى بوده است؛(۴۴)
۲ – زکات همانند نماز، در همه ادیان وجود داشته است؛(۴۵)
۳ – زکات همانند نماز، سبب آمرزش گناهان است؛(۴۶)
۴ – زکات همانند نماز، در پى دارنده اجر عظیم عندالله است؛(۴۷)
۵ – زکات همانند نماز، از نشانههاى اهل یقین است؛(۴۸)
۶ – زکات همانند نماز، از نشانههاى مؤمنان راستین و سبب رستگارى است؛(۴۹)
۷ – زکات همانند نماز، شرط برادرى و اخوّت دینى است.(۵۰)
شباهتهاى زکات و نماز در روایات
۱ – زکات همانند نماز، از ارکان دین اسلام است. حضرت امام باقرعلیه السلامفرمود:
«بُنىَ الاسلامُ على خمسه اشیاء؛ على الصّلاه و الزکوه و الحجّ و الصوم و الولایه»(۵۱)
«اسلام بر پنج پایه استوار شده است؛ بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت.»
۲ – زکات همانند نماز، موجب آمرزش گناهان است. پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهفرمود:
«الزّکوه تُذهبُ الذنوب»(۵۲)
«زکات گناهان را از بین مىبرد.»
امیر مؤمنان علىعلیه السلامدر نهج البلاغه درباره نماز فرمود:
«انّها لَتَحَتُّ الذنوب حتّ الورق»(۵۳)
«نماز گناهان را مانند ریزش برگ درختان فرو مىریزد.»
۳ – ترک زکات همانند ترک نماز، موجب کفر است. پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه وآلهفرمود:
«والّذى نفس محمّد بیده ما خان الله احد شیئاً من زکاه ماله الا مشرک بالله»(۵۴)
«قسم به کسى که جان محمد به دست اوست هیچ کس در چیزى از زکات مالش به خداوند خیانت نکرد مگر مشرک به خدا.»
نیز فرمود:
«بین العبد و بین الکفر ترک الصلاه»(۵۵)
«فاصله بین بنده و کفر، ترک نماز است.»
۴ – زکات همانند نماز، پالایش و پاکى روح را در پى دارد. در روایتى زیبا از حضرت زهراعلیها السلامآمده است:
«فَجَعَلَ الایمانَ تطهیراً لکم مِنَ الشّرک و الصلاه تنزیهاً من الکبر و الزکوه تزکیه للنفس و نماء فى الرّزق»(۵۶)
«پس خداوند ایمان را براى پاک شدن شما از شرک و نماز را براى دور شدن شما از تکبر و زکات را براى پاکیزگى روح و افزایش رزق قرار داد.»
۵ – ترک زکات همچون ترک نماز، در پى دارنده سوء عاقبت است. امام صادقعلیه السلامفرمود:
«مَن مَنَعَ قیراطاً مِن الزّکوه فَلیَمُت ان شاء یهودیّاً أو نصرانیاً»(۵۷)
«هر کس که به اندازه یک قیراط [تقریباً هم وزن ۴ عدد جو] زکات مالش را ندهد پس باید [بر دینى غیر از اسلام] بمیرد خواه [بر دین] یهود یا نصارا.»
در روایتى درباره نماز از پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهآمده است:
«مَن تَرَکَ صلوه لا یَرجوُ ثوابها و لا یخافُ عقابها فلا ابالى أیموتُ یهودیاً أو نصرانیاً أو مجوسیّاً»
«کسى که نماز را ترک کند در حالى که نه امید به پاداش آن دارد و نه از عذاب آن مىترسد براى من اهمیت ندارد که او یهودى بمیرد یا نصرانى یا مجوسى.»
۶ – زکات همانند نماز، در ناامید کردن و نابودى شیطان مؤثر است. در روایتى از پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهآمده است:
«الصّلاهُ تَسوِدُّ وجهَ الشیطان و الصّدقهُ تکسرُ ظَهرَه»
«نماز، شیطان را رو سیاه مىکند و صدقه کمر او را مىشکند.»
با توجه به این که یکى از مصادیق بارز صدقه، زکات است نقش زکات در نابودى و به عجز درآوردن شیطان در این روایت آشکار است.